چگونه اضطراب مغز و در نتیجه زندگی شما را نابود می کند؟
چگونه اضطراب مغز و در نتیجه زندگی شما را نابود می کند؟
چگونه اضطراب مغز و در نتیجه زندگی شما را نابود می کند؟
استرس، اضطراب و فشار زندگی کابوسهایی را تشکیل میدهند که بسیاری از افراد را درگیر خود میکند، در حالی که بسیاری مشغول جستجوی راهی برای رهایی از این کابوس هستند که زندگی روزمره آنها را تحت تأثیر قرار میدهد.
در گزارشی که توسط وبسایت «B Psychology Today» که متخصص اخبار پزشکی است، آمده است: «اضطراب و استرس توانایی ما را برای زندگی کردن و انجام موفقیتآمیز تعهدات و مسئولیتهای روزانهمان از بین میبرد لحظات شادی، رضایت و آرامش و باعث می شود که ایده ها، فرضیات و نتیجه گیری های نادرست جایگزین شوند.
این گزارش بیان میکند که وقتی اضطراب بر ما غلبه میکند، ذهن ما به جای این که «چیست» توجه ما را پرت میکند، زندگی روزمرهمان را مختل میکند و احساس ثبات و تعادل را از ما سلب میکند.
کارشناسان و روانشناسان تأیید می کنند که وقتی استرس و اضطراب مانع می شود، ممکن است انجام کارهای اساسی و ضروری برای ما دشوار باشد، این به دلیل تنبلی یا بی مسئولیتی نیست، بلکه بیشتر به دلیل احساس فلج و خستگی است که می تواند به همراه داشته باشد. اضطراب و استرس.
بر اساس این گزارش، حوزههای عملکرد روزانه که میتواند تحت تأثیر منفی اضطراب قرار گیرد، شامل موارد زیادی مانند بهداشت فردی و مراقبت از خود، انجام وظایف و تعهدات کاری، انجام وظایف خانوادگی، رسیدگی به مسئولیتهای مالی و تعهدات خانگی، مراقبت از افراد است. سلامت جسمانی و رژیم غذایی، و توانایی درگیر شدن در فعالیت ها، و چیزهای دیگر.
این گزارش می افزاید: «زمانی که هر حوزه ای از زندگی روزمره تحت تأثیر اضطراب قرار می گیرد، زندگی و تجربیات خود را محدود می کنیم و به تعبیری ناقص زندگی می کنیم، زیرا عناصر خاصی از زندگی روزمره ما به حاشیه می رود.» ما بیش از حد روی ترسهایمان تمرکز میکنیم، که این بخشهای مهم زندگی ما را پنهان میکند.»
زمانی که بتوانیم اضطراب، استرس و خستگی را به اندازه کافی کاهش دهیم، عملکرد روزانه ما به سطحی از ترمیم می رسد که در آن می توانیم تعهدات خود را انجام دهیم، در تجربیات خود حضور داشته باشیم و زمان و انرژی را به کارهایی که می خواهیم انجام دهیم اختصاص دهیم. بدون،» این گزارش اشاره می کند.
کارشناسان می گویند که برای کاهش اضطراب و استرس می توان از تعدادی از اقدامات استفاده کرد، از جمله اختصاص زمان بیشتر به علایق، سرگرمی ها و مراقبت از خود، کاهش زمان تمرکز بر ترس ها و اضطراب های مربوط به کار و تعیین مرزهای قوی تر با برقراری ارتباط در کار و کار بعد از ساعات کاری رسمی و همچنین تمرکز بهتر بر روی بهداشت فردی، فعالیت بدنی و سلامت جسمانی و ایجاد تعادل بیشتر بین کار، خانواده و خود.